مهرادمهراد، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
مينامينا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

مهراد و مینا نشانه های رحمت خدا

عروسكم دوسالگيت مبارك

دختر خوشگل و دوست داشتني من .........دو سالگيت مبارك دوساله كه اومدي تو زندگيم و من به داشتنت افتخار مي كنم ..از همون اوايل تولدت كه با گرفتن انگشت من توي دستاي كوچولوت ميخوابيدي تا حالا كه دست مي اندازي گردنم و توي آغوشم آروم مي گيري ، هميشه بهم آرامش دادي و من ازت ممنونم. قربون دل مهربونت برم ايشالله هميشه همينطوري آروم و زيبا بموني عزيزم ميناي نازنينم در دو سالگي خيلي ماشالله فهميده شدي و بسياري از كارهات رو خودت انجام ميدي. اصرار داري كه لباسهات و كفشهات رو خودت بپوشي و نميزاري كمكت كنيم همچنان گوشي مامانو خيلي دوست داري و به راحتي فايلهاي دوست داشتنيت رو پيدا مي كني و گوش ميدي ....حتي بازي هاي كامپيوتري رو هم خيلي خوب انجام ...
24 ارديبهشت 1394

موش

توي آشپزخونه مشغول كار بودم كه يهو يه چيزي مثل برق از سمت بالكن رفت زير گاز. از جام پريدم و گفتم: مووووووش بابا و مهراد اومدن تو آشپزخونه و گفتن مطمئني. گفتم آره بابا . دوتايي خم شدن و زير كابينت رو نگاه كردن و ديدنش. بعد مراسم موش گيري شروع شد....مهراد زد زير گريه كه من از موش مي ترسم و همينطور گريه مي كرد. يكم كه آروم شد مي گفت : بابا نكشيش ميخوام نگهش دارم برام برقصه..........بچم حسابي تو توهم كارتونها بود. راه ورود آشپزخونه به حال رو بستيم و در اتاقها رو هم بستيم و يه مدتي درگير بوديم ولي اصلا غيب شده بود. رفتم در خونه همسايه ببينم تله موش داره يا نه. بابايي هم كه كابينتها رو خالي مي كرد كه ببينه كجا رفته ...........
16 ارديبهشت 1394
1